استفاده از گچ و گچبری در مجسمه سازی و معماری
گچ به عنوان ماده ای مجسمه ای و هنری نیز مورد استفاده قرار گرفته است. نقش برجسته گچ در طرح های دکوراسیون معماری بسیاری از فرهنگ های باستان استفاده می شده است. نمونه هایی از نقش برجسته های گچبری مصر ، مینو و اتروسک همچنان باقی مانده است.
در هنر بین النهرین و هنر باستان پارسی رواج نقش برجسته گچبری های مجازی و تزئینی وجود داشت که در هنر اسلامی ادامه یافت ، به عنوان مثال در سامرا عباسی ، اکنون از تزئینات هندسی و گیاهی استفاده می شود. با رسیدن بلوغ کامل عربی ، گچبری های حکاکی شده همچنان یک وسیله بسیار رایج برای تزئینات و کتیبه های خوشنویسی هستند. معماری هندی از گچبری به عنوان ماده ای برای مجسمه سازی در یک زمینه معماری استفاده می کرد. در حومه نادر است.
در هنر رومی در اواخر جمهوری و اوایل امپراتوری ، از گچبری برای تزئین طاق ها بسیار استفاده می شد. گرچه سنگ مرمر از نظر بیشتر ماده مجسمه ای ترجیحی است ، اما استفاده از گچ در طاق ها بهتر بود زیرا سبک تر و مناسب تر بود تا با انحنای سقف سازگار باشد. معماری باروک و روکوکو استفاده سنگین از گچ را انجام می دهد. نمونه های آن را می توان در کلیساها و کاخ ها یافت ، جایی که از گچبری بیشتر برای ایجاد انتقال صاف و تزئینی از دیوارها به سقف ، تزئین و اندازه گیری سطح سقف استفاده می شود. گچ بخشی جدایی ناپذیر از هنر belcomposto ، مفهوم باروک است که سه هنر کلاسیک ، معماری ، مجسمه سازی و نقاشی را ادغام می کند.